یکشنبه, ۰۴ آذر ۱۴۰۳

به گزارش خبرنگار آيین و اندیشه خبرگزاری فارس، سومین میزگرد از سلسله برنامه‌های پیشرفت، شنبه شب از شبکه چهارم سیما پخش شد.

 

در این میزگرد، صادق واعظ‌زاده، رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، هادی اکبرزاده، عضو ارشد مرکز بین‌المللی فیزیک نظری عبدالسلام، مجتبی شمسی‌پور، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم، علی‌اکبر موسوی موحد و افسانه صفوی از اساتید دانشگاه به بحث و گفت‌وگو درباره مقوله رشد علم و پیشرفت و فن‌آوری پرداختند.

 

* بر اساس شاخص‌های بین‌المللی، تولیدات علمی ما دو برابر جمعیت کشورمان است

 

اکبرزادهواقعیت این است که علم، یکی از پایه‌های اصلی و محوری پیشرفت است یعنی هیچ جامعه‌ای پیشرفته نخواهد شد مگر اینکه علم در لایه‌های مختلف آن جامعه نفوذ پیدا کند. علم به شکل‌های مختلفی می‌تواند مایه پیشرفت شود؛ یک عرصه این است که علم به فن‌آوری تبدیل شود و فن‌آوری منجر به رفاه جامعه شود البته این امور، همگی گستره علم را در بر نمی‌گیرد بلکه گستره مهم‌تر دیگری هم هست که اگر تفکر علمی در تصمیم‌گیری‌ها و در تصمیم‌سازی‌های خرد و کلان جامعه فراگیر شود طبعا دستاوردهای خوبی را خواهیم داشت.

نتیجه فراگیر شدن تفکر علمی این خواهد بود که درصد خطاها کاهش پیدا کرده، آهنگ رشد جامعه افزایش یافته و ما خیلی زود به هدف‌های مطلوب دسترسی پیدا خواهیم کرد. خوشبختانه ما پیشرفت‌های خوبی را در عرصه علم در دهه‌های گذشته داشته‌ایم. اگر چه رضایت بخش نیست چون ظرفیت موجود در کشور و ظرفیتی که درون نظام اسلامی است بیش از این است. اما در مقایسه با دیگر حوزه‌ها عرصه علم از عرصه‌های موفقی بوده و آمار و ارقام نشان می‌دهد که ما به لحاظ کمی و کیفی، رشد خوبی را در این سه دهه داشته‌ایم. جمعیت دانشجویان ما در اوایل انقلاب حدود 170 هزار نفر بود اما امروز بالای چهار میلیون نفر است یعنی بیش از بیست برابر رشد! در حالی که جمعیت کشور دو برابر شده است همچنین تعداد اعضای هیئت علمی ما که 5 هزار نفر بود حداقل 10 برابر شده و به طور کلی آهنگ رشد علمی کشور چندین برابر متوسط جهانی است.

طبق شاخص‌های بین‌المللی، میزان تولیدات علمی کشور 2 درصد است و حال آنکه جمعیت ما حدود یک درصد جهان است و این نشان‌دهنده آن است که در عرصه تولیدات علمی با شاخص‌های بین المللی، تولیدات ما نسبت به جمعیتمان رشد خوبی داشته است. بنابراین یکی از عرصه‌‌های موفق جمهوری اسلامی، عرصه علمی است البته ما چالش‌هایی را هم داشته‌ایم و فکر می‌کنیم وضع می‌تواند از این موقعیت بهتر باشد به هر حال تجربیاتی را در این حوزه داریم که خوب است این تجربیات برای رشد بیشتر علمی و بهره‌مندی در سایر عرصه‌ها جمع‌بندی شود.

 

* تربیت متخصصان و نخبگان، افتخارات ملی و بین‌المللی ما هستند

 

صفوی: می‌خواهم درباره زیرساخت‌هایی که برای پیشرفت علم در کشور مهم است صحبت کنم.

زیرساخت‌ها بسیارند اما اگر بخواهیم دو - سه مورد از این زیرساخت‌های مهم را نام ببریم یکی زیرساخت‌های بنیادی است که شامل حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی و استفاده بهینه از منابع طبیعی و جلوگیری از هدر رفت و اسراف این منابع شود.

منابع طبیعی به عنوان یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور به حساب می‌آید. مسئله بعدی، مسئله نظام آموزش عالی کشور است بر هیچ کس پوشیده نیست که نظام آموزش عالی کشور که دربرگیرنده دانشگاه‌ها و مراکز علمی و آموزشی است در حقیقت محور اصلی تولید علم به شمار می‌روند و همان طور که همه می‌‌دانیم وظایف دانشگاه‌ها در گذشته، بیشتر حول محور کسب دانش و ترویج علم دور می‌زد.

ولی خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی و بازگشایی دانشگاه‌ها تحصیلات تجربی، رو به افزایش رفت و با برگزاری و نوگشایی دوره دکتری در دانشگاه شیراز به عنوان اولین مرکز، تولید علم در کشور نهادینه شد سپس سایر دانشگاه‌ها در رشته‌های مختلف، تحصیلات تکمیلی دوره‌های دکتری را راه‌اندازی کردند و همین موضوع باعث شد روند تولید علم در کشور بسیار سرعت بگیرد.

امروزه ما افتخار آن را داریم که متخصصان داخلی و نخبگان زیادی در دانشگاه‌ها پرورش یافته‌اند که افتخار ملی و بین‌المللی ما هستند بنابراین منابع انسانی متخصص که رکن اصلی پیشرفت علمی کشور محسوب می‌شود بیش از گذشته در دسترس هستند. نکته‌ای که حائز اهمیت است آن است که چگونه این منابع انسانی را به کار بگیریم و برنامه‌ریزی‌هایی را انجام دهیم تا از آن منابع طبیعی، سرمایه‌های خدادادی را در راستای پیشرفت کشور و در جهت تولید علم و تبدیل آن به ثروت بهره ببریم در این زمینه راهکارها و چالش‌های مختلفی وجود دارد.

 

* یک کشور پیشرفته با داشتن انسان‌های پیشرفته محقق می‌شود

 

موسوی موحدی: به نظر می‌رسد مسئله مهمی که باید کمی درباره آن گفت‌وگو کرد جایگاه و معنای علم و ارتباط آن با پیشرفت است.

به اعتقاد بنده، «علم» اطلاعات نیست بلکه علم، مصرف اطلاعات است بدین معنا که کتاب، مقاله و هر آنچه که جلوی چشم انسان قرار می‌گیرد و برداشتی که از آن موجب می‌شود تا مسئله‌ای حل شود و با آن شناخت، معضلی از جامعه کم شود علم نام دارد.

از این رو علم به یک شکلی مساوی با عالِم قرار دارد وقتی از علم صحبت می‌کنیم یعنی از عالِم سخن گفته‌ایم البته صاحب اصلی علم خداوند است و اوست که این علم را به انسان بخشیده است لذا یکی از شاخصه‌های انسان، علم است و اگر بخواهیم شاخصه‌های انسان را بشماریم باید گفت: علم، حلم، فکر و ذکر است. این‌ نکته‌ها اگر بر یک موجودی وارد شود در حقیقت آن موجود، انسان است و اگر توازن پیدا کند به حکمت تبدیل می‌شود و اگر حکمت بر انسان وارد شود گویی همه چیز به او داده شده است، وقتی حکمت داده شد موضع عملی‌ آن نیز به او داده می‌شود و انسان «نبیه» می‌شود. «نباهت» مسئله‌ای است که موجودات عالم با او کار می‌کنند لذا تمام قدرت نظری انسان می‌تواند در مسائل عملی سایر موجودات قرار گیرد از این رو علم، موضوع ساده‌ای نیست و نمی‌توان آن را با فن‌آوری مساوی دانست فن‌آوری یکی از زوایای علم است و بسیار هم خوب است البته بنده تاکنون علم بد نشنیده‌ام اما فن‌آوری بد و یا خوب، زیاد دیده‌ام.

بنابراین فن‌آوری یکی از زوایای مسائل علم است بلکه علم بسیار وسیع‌تر از فن‌آوری است که به ضمیر انسان برمی‌گردد. به مسئله‌ای که عرض می‌کنم توجه کنید تا چه اندازه مهم است: قدرت پردازش ذهن خودآگاه انسان 40 بایت بر ثانیه است و قدرت پردازش ذهن ناخودآگاه 40 میلیون بایت بر ثانیه است، چه تفاوتی میان ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاه وجود دارد این تفاوت به ضمیر انسان برمی‌گردد. انسان صاحب الهام، تخیل، تجربه و صاحب یک جایگاهی است که خطورات فکری او به جاهایی سفر می‌کند که می‌تواند با هم ترکیب کند و یک مسئله‌ای را مطرح کند. یک کشور پیشرفته به انسان پیشرفته برمی‌گردد و این موضوع، امروز تحت عنوان «HDI» مطرح است یعنی مشخص است که شاخص توسعه‌یافتگی در چه چیزهایی است.

انسان دانش‌مدار، جایگاهی را در جهان دارد که می‌تواند به اطلاعات جهانی دست یابد، تحلیل کند و مسائل آن را حل و در نهایت می‌تواند موجب پیشرفت کشور شود این مسئله مهمی است که ما توجه کنیم که دانش فراتر از اطلاعات و فن‌آوری است؛ مثلا اگر فردی دلش بگیرد با خواندن چند بیت از اشعار حافظ روان‌ او آرامش می‌یابد آیا این فن‌آوری است؟!

امروزه دانشگاه، جایگاه عمده و سهم اصلی را در تولید دانش دارد و کمتر بحث فن‌آوری مطرح است که سایر سازمان‌ها باید ساز و کار آن را تهیه کنند از این رو نمی‌توان دانشمندی را که صبح تا شب در حوزه شناخت حرکت می‌کند وادار به کشف فن‌آوری کرد. بنابراین علم، جوهره انسان است و انسان پیشرفته، صاحب دانایی و دانایی توانایی است. اگر کشوری پیشرفته می‌خواهیم باید وارد حوزه انسان پیشرفته شد و انسان پیشرفته، ضمیری پیشرفته دارد این موضوع از پدر و مادر پاک شروع می‌شود تا دانشگاه‌های با برج و بارو که اساتید بزرگ دنیا دیده، فرزندان این مرز و بوم را تربیت کنند.

 

* بزرگترین افتخار ما این است که پیشرفت‌های بزرگ با کمترین هزینه‌ها رخ داده است

 

شمسی‌پور: موفقیت‌های اخیر دانشمندان هوا و فضای کشورمان را تبریک عرض می‌کنم که یک نمادی از بهره‌وری علمی است.

بحث جایگاه علم، به راستی در جامعه کنونی ما در حال نهادینه شدن است به ویژه با راهنمایی‌ها و فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب در دو دهه اخیر، کمترین مواردی نبود که ایشان از بحث جایگاه‌سازی علم و ارتقا و توفیقات کشور از طریق مسئله علم صحبتی نکرده باشند. مسلماً پیشرفت هر جامعه‌ای به این نتیجه بستگی دارد چیزی که اصل مکتب و اعتقادات ما بر آن بنا نهاده شده است.

از مرکز الگوی اسلامی ایران پیشرفت به دلیل پرداختن به این مبحث تشکر می‌کنم چرا که عمومی‌سازی این مباحث می‌تواند ضمن ارتقای آن، برای نسل جوان توانمند ما انگیزه‌ای ایجاد کند تا راه بهتری را پیش رو داشته باشند.

یکی از بزرگترین افتخارات ما این است که پیشرفت‌های بزرگ با کمترین هزینه‌ها رخ داده است. توانایی دانشمندان ما و بهره‌وری مناسب آنها، همچنین توانایی نسل جوان ما نشان می‌دهد که آنها با تمام وجود در میدان اصلی انقلاب بوده‌اند و آینده نیز در گرو آنهاست.

آنچه که در دنیا حائز اهمیت است آن است که تولید علم با تولید اقتصادی و تولید صنعتی رابطه مستقیمی دارد و اگر آن را به لحاظ سرعت رشد در تاریخ علم جهان در نظر بگیریم بی‌نظیر است.

یکی از توانایی‌های علمی، دستیابی به بهره‌وری است فن‌آوری زائیده علم است لذا از محیط دانشگاهی و پژوهشی انتظار نمی‌رود فردی که در آن تحصیل می‌کند را تا آخرین مرحله به فن‌آوری سوق دهد. پیشرفت و دستاوردهای ما در دو دهه اخیر در مسیر بسیار خوبی قرار دارد که هماهنگ با فن‌آوری پیشرفته، تولید صنعتی و اقتصادی پیش می‌رود که نشان از یک محیط سالم علمی است البته نیازمند تلاش مضاف است.

در خصوص ارتباط علم و فن‌آوری باید گفت که این مسیر ، راه‌ ساده‌ای نیست که در یک شب بتوان تولید علم را به فن‌آوری تبدیل کرد بلکه حداقل  به مدت یک نسل، فن‌آوری طول می‌کشد تا ساز و کارها به فن‌آوری‌هایی تبدیل شوند که جامعه به آنها نیاز دارد.

 

* اولین تهدیدها در حوزه علم صورت گرفته است

 

اکبر‌زاده: علت اینکه ما در کارهای علمی به صورت نسبی، موفق بوده‌ایم شاید به دلیل این است که چارچوب‌های علمی را در کارهای علمی رعایت کرده‌ایم. وقتی می‌خواهیم یک مسئله علمی را حل کنیم گام اول آن است که صورت مسئله را به صورت دقیق و شفاف متوجه شویم و بدانیم که این مسئله چه مسئله‌ای است. گام دوم یا انباشت تجربه این است که کارهای انجام شده را نسبت به آن موضوع بررسی کرده، اطلاعات موجود را در کنار هم قرار دهیم و ببینیم چه بخش‌هایی از آن هنوز برای ما روشن نیست و آن بخش‌ها را در مجامع علمی، کنفرانس‌ها ارزیابی کرده، محک بزنیم و نقاط ضعف آن را برطرف کنیم.

اگر همین روش را در سایر برنامه‌ریزی‌ها به کار ببریم قطعا موفق خواهیم شد و اگر این روش را نهادینه کنیم و به عنوان یک فرهنگ در جامعه به کار برده شود طبیعتا درصد خطای آن کاهش پیدا خواهد کرد.

با وجود اینکه این حوزه، حوزه پررقابتی است وقتی می‌گوییم که ما 2 درصد از علم جهان را تولید می‌کنیم این طور نیست که دیگران بیکار باشند بلکه اولین تهدیدها در حوزه علم صورت گرفته است و ما از ابتدای انقلاب اسلامی در حوزه علم با محدودیت رو به رو بوده‌ایم. با توجه به اینکه علم ماهیت جهانی دارد وقتی ارتباطات کم شود طبیعتا اثر خود را خواهد گذاشت لذا عرصه، عرصه سختی بود اما در عین حال ما موفق شدیم چرا که روش علمی خوبی را به کار برده‌ایم.

 

* آیا می‌شود برای حل معضل بیکاری، طرحی را بدون شناسایی بیکاران اجرا کرد؟

 

واعظ ‌زاده: اگر بخواهیم مسئله اشتغال را با روش علمی و با روش‌های حل مسئله حل کنیم چطور ممکن می‌شود؟ چون تاکنون در چند نوبت برنامه‌هایی برای اشتغال در دولت‌های مختلف اجرا شده است اما هنوز اشتغال یکی از دو مسئله اصلی کشور ما است: یکی بحث تورم و دیگری بحث اشتغال.

اگر بخواهیم از روش علمی استفاده کنیم ابتدا باید دید که واقعا مسئله چیست و بیکاران ما چه کسانی هستند آیا می‌شود طرحی را بدون توجه به شناسایی بیکاران اجرا کرد؟

به نظر بنده خیل عظیم بیکاران امروز ما فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند تا یک مرحله خوب عمل کرده‌ایم و جوانان را تا حد بازار کار پیش برده‌ایم اما آنها نمی‌توانند وارد بازار کار شوند. دیگر اینکه البته خدمات خوبی  در روستاها به لحاظ محرومیت‌زدایی انجام شده و سیمای شهر و روستا عوض شده است اگر چه هنوز هم آثار نداری و گاهی هم تبعیض مشاهده می‌شود اما در مجموع عملکرد موفقی داشته‌ایم. در حوزه فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، در حوزه روستا نیاز داریم که کار ایجاد کنیم. اما اینکه کار چیست باید تعریف شود.

آیا کار این است که کسی بر سر کار برود یا اینکه یک شغلی ولو اینکه شاغل وجود نداشته باشد کار است؟! این نکته‌ای است که گاهی اوقات به آن توجه نمی‌شود مثلاً اگر ما یک راه می‌سازیم و در این راه، هزار کارگر مشغول به کار می‌شوند از این رو ما می‌گوییم هزار شغل ایجاد کرده‌ایم در حالی که وقتی ساخت آن راه تمام شد آن هزار نفر باز بیکار می‌شوند اما اگر یک شرکتی تأسیس شد و آن شرکت، هزار پست سازمانی داشت در این صورت است که کار و شغل ایجاد شده است و این موضوع نیازمند برنامه‌ریزی بوده که این برنامه‌ریزی به دانشگاه، فضای کار و اقتصاد ‌برمی‌گردد و بعد باید دید روش‌هایی که در داخل کشور اجرا شده آیا موفق بوده، تفاوت‌های آن با روش‌های موفق دنیا چه بوده و مورد بررسی قرار گیرد و وقتی به یک طرح رسید این طرح را به لحاظ ذهنی با صاحب‌نظران و اقتصاددانان به مشورت گذاریم سپس آن را در حوزه و بخشی از کشور به اجرا بگذاریم و اگر جواب داد آن را در سایر مراکز، عملیاتی کنیم.

 

* اجرای روش حل مسئله علمی می‌تواند موفقیت ما را در سایر امور رقم بزند

 

موسوی موحد: یکی از رمزهای موفقیت دانشگاه‌ها و مراکز علمی ما در تولید دانش جهانی، به کارگیری روش علمی است. روش علمی می‌گوید: اول من چه مسئله‌ای دارم سپس آن را در سطح کشور و جهان معرفی می‌کند و با روش‌های روشن تجربه شده آنها را دنبال کرده و به یک اطلاعات جدید دست می‌یابد بعد آنها را تحلیل می‌کند و یا به عبارت دیگر در روش علمی، ابتدا داده‌ها را به دست آورده، آنها را تحلیل و آنالیز کرده و سپس آن را معنا می‌کنیم. اگر همین برنامه به جایگاه‌های دیگر کشور انتقال پیدا کند به نظر می‌رسد موفق می‌شویم. در سازمان‌های دیگر، ما به کسی نیاز داریم که بتواند داده را تحلیل و معنا کند که این موضوع از طبقه دانشمندان ممکن می‌شود باید در این طبقه قرار گیرد و پیشرفت خوبی را برای ما به ارمغان خواهد آورد.

 

* اگر مدیران و تصمیم گیران علمی، برنامه‌ریزی مدونی داشته باشند معضل اشتغال حل می شود

 

صفوی: فکر می‌کنم نباید تمام مسئولیت را متوجه دانشگاهیان کنیم بلکه معتقدم قسمتی از این مسئولیت بر دوش مدیران کلان علمی کشور است که بایستی برنامه‌ریزی‌های صحیحی انجام شود. تلفیق مسائلی که عنوان شد ممکن است. به طور مثال به کارگیری نیروها و منابع انسانی متخصص در منابع، مقوله ارتباط با صنعت، از دیرباز مورد توجه قرار گرفته و صحبت شده است اما هیچ‌گاه هیچ برنامه‌ریزی منسجم و مشخصی به دانشگاه‌ها اعلام نشده است اگر در همین راستا برنامه‌های مدونی توسط مدیران علمی کشور و تصمیم‌گیران علمی کشور طراحی شود مقداری از معضل بحث اشتغال خواهد کاست. ضمن اینکه مقوله تولید علم به فناوری را هم می‌توان به جاهایی رساند.

دیدگاه من از تولید علم و فن‌آوری و اینکه کدام یک آسان‌تر است به عنوان یک شمیست، این است که این دو در تعادل با هم هستند و اینکه ما به فن‌آوری در دنیای امروز نیازمندیم را نمی‌توان نادیده گرفت به عبارتی علم و تولید علم، امروزه فناوری زاست و فناوری امروز زمینه‌ساز تولید علم فردا است و این دو ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند اعتقاد من بر آن است که اگر برنامه‌ریزی‌ها به درستی انجام شود شاید سریع‌تر به مقصد برسیم و پیشرفت علمی که منجر به پیشرفت جامعه شود را شاهد باشیم.

 

* می‌توانیم تولید علمی که واقعاً حیرت‌انگیز و مایه افتخار است را جهت‌دهی کنیم

 

شمسی‌پور: در بحث تولید علم و فناوری، مبدأ تولید علم است مرحله بعد چرخه علم و فناوری آن است که علم از این فناوری استفاده می‌کند و رشد بیشتری می‌یابد که علم بیشتر، منجر به فناوری بالاتری می‌شود و این چرخه‌ای است که هر مرحله آن یک بازخورد اجتماعی و پیشرفتی را برای کشور خواهد داشت.

فناوری‌ها به چهار دسته عمده تقسیم می‌شوند: تأمین نیازهای اساسی و اولیه جامعه، ارتقاء کیفی زندگی و سلامت جامعه که برخی از فناوری‌ها باید در این دسته جای بگیرند، تولید ثروت و بخش صنعت.

بنده بر آن تأکید دارم که علمای علم و بحث فناوری معتقدند دسته‌ای از فناوری‌ها وجود دارند که الگوی مناسب مدیریتی جامعه را بنا می‌کنند و این همان چیزی است که از آن صحبت شد و نیاز جامعه است. این دو نکته باید همپای هم تجربه شوند به خصوص بخش آخر که یک بخش مدیریتی است اگر به روز نشود و ارتقا پیدا نکند طبیعتاً نمی‌تواند برای سایر بخش‌های جامعه، برنامه‌ریزی کند.

موضوعی که به نظرم به لحاظ علمی مغفول مانده و برخی از افراد هم به آن معتقدند این است که ما پراکنده کاری کنیم چرا که می‌توانستیم تولید علمی که واقعاً حیرت‌انگیز و مایه افتخار است را جهت‌دهی کنیم و آن بحثی که باید در این خصوص برنامه‌ریزی می‌کردیم مدیریت علمی جامعه بود. اعتقاد بنده این است که بحث فناوری فقط به مسائل مادی متوجه نیست بلکه یک بعد آن مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل مدیریتی جامعه است و جایگاهی که ما در این میان گم کرده‌ایم این است که اداره جامعه باید اداره علمی بوده و اساس علمی داشته باشد تا باعث شود راه، برای آن بخش‌هایی که تحت این مدیریت قرار دارند باز شود و راه‌گشایی برای ارتقا حاصل شود.

در بسیاری از مراکز جهانی، مدیری که مسئولیت یک بخش می‌شود باید در آن قسمت، تحصیل کرده تجربه داشته و به فناوری‌ها و توانایی‌های مدیریتی آن بخش آگاه باشد اگر جامعه ما می‌خواهد در مجموعه علم و فناوری هماهنگی ایجاد کند به صورت یک بدنه هماهنگ، همه چیز با هم رشد پیدا کند باید به سرمایه‌گذاری مناسب توجه می‌شد.

در حال حاضر ما در مقابل کل مخارجی که هزینه می‌کنیم به صورت مجانی و رایگان، نیروی انسانی را در سطح بالا تربیت می‌کنیم اگر این موضوع با کشورهای دیگر مقایسه شود سرانه خرجی که ما برای یک دانشجوی دکتری اختصاص می‌دهیم در واقع هزینه‌ای برای ما نداشته است و ما نیز آموخته‌ایم چیزی که مجانی به دست آید می‌گویند هست دیگر، تولید می‌شود؟!

بنابراین اگر نسبت به این موضوع سرمایه‌گذاری و جهت‌دهی می‌شد و اگر امکانات و وسایلی که موردنیاز بود و ما با حداقل آنها در این سال‌ها کار کردیم اگر در اختیار ما قرار می‌گرفت آن وقت به چه شرایط و امکانات خوبی دست می‌یافتیم؟!

 

* «فن‌آوری اداره جامعه» تعبیر جدیدی از فناوری است

 

واعظ ‌زاده: آقای دکتر شمسی‌پور! شما فقط امکانات مادی را در نظر می‌گیرید مثلاً بنده برای یک دانشجوی دکتری، چیزی حدود 300 ساعت، برای او وقت صرف می‌کنم و این همانند آن است که گویی کلاس خصوصی آن هم در عالی‌ترین سطح علمی برای او گذاشته‌ام اگر به من بگویند 300 ساعت کلاس خصوصی بگذار و مبلغ بسیار بالاتری را به من پیشنهاد کنند من نخواهم پذیرفت اما برای یک دانشجو به صورت طبیعی، این وظیفه بنده و بسیاری از همکاران من است که این کار را انجام دهند آیا شما این را حساب نمی‌کنید؟ شما می‌گویید مجانی؟!

شمسی‌پور: در مقابل دستاوردی که داشته و چون ما در سایر بخش‌ها به لحاظ بودجه‌ای که مصرف کرده‌ایم با نگاه کاسب‌کارانه به این موضوع نگاه می‌کنیم می‌گویم مجانی. مقصود بنده بخش مدیریتی جامعه بود.

یعنی باید علم بر جامعه حاکم شود همان‌طور که رهبران دینی و عالمان دینی جامعه را رهبری کرده‌اند و این یک فناوری است که باید به دید یک فناوری ممتاز به آن نگاه کرد.

واعظ‌ زاده: نکته خوبی که اشاره کردید تحت عنوان فناوری‌های نرم نیز از آن یاد می‌شود تعبیری که آقای شمسی‌پور به بیان آن پرداخت تعبیر جدیدی از فناوری بود. «فناوری اداره جامعه» که در ارتباط با همان روش علمی است و در واقع با روش علمی، فناوری‌ای تولید می‌شود که آن فناوری کالا و خدمات نیست بلکه فناوری اداره جامعه است و این نکته‌ای است که هم دانشگاه‌ها باید بیشتر به آن توجه کرده و هم جامعه، مطالبه بیشتری در این خصوص داشته باشد و این بحثی است که به زمان بیشتری نیاز دارد.

Back to top