معنویت و غرور ملی؛ به سوی اجماع نخبگانی پیرامون سند الگو
بهزاد حمیدیه، استادیار دانشگاه تهران و عضو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی نقش غرور ملی در انسجام اجتماعی، بیان میکند که افتخار به «ایرانی بودن» میتواند بر ابعاد مادی و غیرمادی استوار شود. وی معتقد است که بازتعریف معنویت بهعنوان یکی از مؤثرترین منابع غرور ملی، زمینهساز شکلگیری اجماع نخبگانی پیرامون سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خواهد بود.
حمیدیه در بررسی این موضوع اظهار داشت: «غرور ملی، عنصر کلیدی برای همگرایی جامعه و تحقق پیشرفت است. مطالعات مختلف نشان میدهند که غرور ملی میتواند بر عوامل مادی همچون دستاوردهای اقتصادی، علمی، فناوری و نظامی تکیه کند، یا بر پایه عناصر غیرمادی مانند شکوه تاریخی، غنای فرهنگی، ارزشهای اخلاقی و هویت دینی شکل گیرد.»
وی ادامه داد: «در این میان، معنویت در دسته عوامل غیرمادی قرار دارد که نقش مهمی در تقویت غرور ملی ایفا میکند. بازتعریف معنویت بهعنوان نیرویی بنیادین، میتواند به انسجام اجتماعی کمک کرده و زمینهساز ایجاد همگرایی نخبگانی پیرامون سند الگو باشد.»
این عضو اندیشکده معنویت خاطرنشان کرد: «نگاه کاربردی به معنویت، آن را بهعنوان جستوجوی حقیقت انسان و جهان در ‘عهد الست’ معرفی میکند. در این چارچوب، انسجامهای اجتماعی، نمادی از ‘عهد و میثاق وجودی’ تلقی میشوند که در قالب غرور ملی بازتاب مییابند.»
وی در پایان تصریح کرد: «این پژوهش نشان میدهد که تقویت مؤلفههای معنوی در جامعه، علاوه بر ارتقای غرور ملی، میتواند به شکلگیری اجماع نخبگان پیرامون اهداف سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منجر شود. ایجاد این همگرایی، گامی مهم در راستای تحقق چشماندازهای توسعه خواهد بود.»
آینده دین و معنویت در چشمانداز تراانسانی
سیدمحمدتقی موحد ابطحی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو مدعو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی جنبش تراانسانگرایی، بیان میکند که این جریان تأثیرگذار قرن بیست و یکم، نگاه فناورانهای به دین و معنویت دارد. وی معتقد است که با رشد فناوریهای شناختی و زیستی، این جنبش به دنبال ادغام عناصر دینی با ابزارهای فناورانه است و بازتعریف دین را بر مبنای الگوریتم و داده دنبال میکند.
موحد ابطحی در بررسی این موضوع اظهار داشت: «جنبش تراانسانگرایی یکی از جریانهای مهم در توسعه فناوریهای آینده محسوب میشود. در سالهای آغازین شکلگیری این جنبش، دین و معنویت کمتر مورد توجه قرار داشت، اما با گذشت زمان و تحت تأثیر چالشهای علمی و اجتماعی، تغییراتی در نگرش آن نسبت به دین مشاهده شد.»
وی ادامه داد: «پژوهشها نشان میدهند که نگاه تراانسانگرایان به دین و معنویت، برخلاف دیدگاههای سنتی، مبتنی بر فناوری است. آنها تلاش دارند تا عناصر دینی را با فناوریهای نوین شناختی و پزشکی- زیستی ترکیب کنند و به بازتعریف مفاهیم دینی از منظر دادهها و الگوریتمها بپردازند.»
این عضو مدعو اندیشکده معنویت خاطرنشان کرد: «با وجود تضادهای عمیق میان تراانسانگرایی و ادیان سنتی، بهویژه ادیان ابراهیمی، امکان ایجاد بسترهای تعاملی برای گفتوگو میان این دو حوزه وجود دارد. این تعامل، نهتنها ممکن، بلکه از نظر علمی و اجتماعی بسیار ضروری است.»
وی در پایان تصریح کرد: «تحلیل این روند میتواند زمینهای برای نقشآفرینی اندیشمندان مسلمان ایرانی در سطح بینالمللی فراهم کند. شکلدهی گفتوگوهای علمی و همکاریهای بینرشتهای، مسیر تعامل و همافزایی میان دین و فناوری را تسهیل خواهد کرد.»
تعامل سلامت معنوی و سبک زندگی از منظر روانشناسی
فرامرز سهرابی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی و عضو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی ارتباط میان سلامت معنوی و سبک زندگی، بیان میکند که این دو مؤلفه بهطور متقابل بر یکدیگر تأثیرگذار هستند. وی معتقد است که ارتقای سلامت معنوی، نهتنها به افزایش کیفیت زندگی منجر میشود، بلکه افراد را به انتخاب سبک زندگی سالمتر ترغیب میکند.
سهرابی در تحلیل این موضوع اظهار داشت: «سلامت معنوی، در کنار ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی، یکی از ارکان اساسی بهداشت روان محسوب میشود. این مؤلفه شامل برخورداری از روحیه نشاط، آرامش، تلاش، امید و توکل به وجود متعالی، و باور به هدفمند بودن هستی است.»
وی ادامه داد: «در جهان امروز، بیماریهای روانی بهطور فزایندهای گسترش یافته و علاوه بر تأثیرات فردی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای دارد. ازاینرو، ارتقای سلامت معنوی و اتخاذ سبک زندگی سالم و پویا، بهعنوان یک اقدام مثبت در سطح اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی، ضروری است.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «معیار سلامت روان در آموزههای اسلامی با عنوان ‘رشد’ تعریف شده که به معنای قوام یافتن فرد، هدایت، صلاح و کمال است. سلامت روان دارای مراتبی است که در آن فرد، متناسب با ظرفیتها، بینشها و توانمندیهای خود، به تعالی روان و تقرب الهی دست مییابد.»
وی افزود: «پژوهشها نشان میدهند که سبک زندگی سالم میتواند سلامت معنوی را تقویت کند و بالعکس، سطح بالای سلامت معنوی افراد را به انتخاب سبک زندگی بهتر سوق میدهد. این رابطه دوسویه، نشاندهنده نقش کلیدی این دو مؤلفه در دستیابی به موفقیت، شادی و زندگی متعادل است.»
سهرابی در پایان تصریح کرد: «این پژوهش به بررسی شاخصها و شیوههای سنجش سلامت معنوی، کارکردهای آن و تأثیر اتخاذ سبک زندگی سالم پرداخته است. نتایج نشان میدهد که مدیریت همزمان این دو عامل، میتواند به ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی منجر شود.»
دیپلماسی فرهنگی- معنوی ایران و ارتقای قدرت نرم
احمد شاکرنژاد، استادیار دانشگاه شهید بهشتی و عضو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی نقش دیپلماسی فرهنگی و معنوی، بیان میکند که ایران، با بهرهگیری از غنای فرهنگی و آموزههای معنویت فطری، میتواند به عنوان یک الگوی بینالمللی عمل کند. وی معتقد است که ورزش پهلوانی و زورخانهای، بهعنوان نماد فرهنگ معنوی ایرانی اسلامی، ظرفیت بالایی در تقویت تعاملات بینالمللی دارد.
شاکرنژاد در تحلیل این موضوع اظهار داشت: «دیپلماسی فرهنگی- معنوی، فرآیندی است که از ابزارها، نهادها و استراتژیهایی برای انتقال فرهنگ، ارزشها و معارف یک کشور به دیگر ملتها، از طریق زبان مشترک معنویت، استفاده میکند. این رویکرد، علاوه بر تقویت ارتباطات بینالمللی، قدرت نرم یک کشور را افزایش میدهد.»
وی ادامه داد: «نمونههای موفق دیپلماسی فرهنگی- معنوی ایران شامل دیپلماسی اربعین، دیپلماسی زیارت و دیپلماسی مقاومت بوده که نقش قابلتوجهی در روابط منطقهای ایفا کردهاند. بررسی این نمونهها نشان میدهد که مفاهیم بنیادین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، قابلیت گسترش در سطح بینالمللی را دارند.»
این عضو اندیشکده معنویت خاطرنشان کرد: «ورزش پهلوانی، با توجه به ارزشهای عام انسانی همچون فداکاری، انصاف، عدالت، احترام و مبارزه با زورگویی، میتواند بهعنوان ابزاری برای گسترش دیپلماسی فرهنگی ایران به کار گرفته شود. همچنین، جنبههای هنری و نمایشی این ورزش، همراه با ریشههای مشترک تاریخی در کشورهای فارسیزبان، آن را به گزینهای مناسب برای ایجاد تعاملات فرهنگی تبدیل کرده است.»
وی افزود: «مطالعه نمونههای موفق دیپلماسی فرهنگی در کشورهای دیگر مانند دیپلماسی یوگای هند و دیپلماسی پاندای چین، نشان میدهد که ایران نیز میتواند با بهرهگیری از ورزشهای پهلوانی و زورخانهای، جایگاه و نفوذ خود را در عرصه جهانی تقویت کند.»
شاکرنژاد در پایان تصریح کرد: «دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر ورزشهای پهلوانی، علاوه بر ارتقای قدرت نرم ایران، به اشاعه پیامهای معنوی و انسانی در سطح بینالمللی کمک خواهد کرد. این مسیر، نیازمند برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از ظرفیتهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کشور است.»
الگوی معنویت در تمدنسازی؛ گذار از حیات دنیا به حیات طیبه
حمیدرضا مظاهری سیف، رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی و عضو مدعو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی نقش معنویت در تحول تمدنی، بیان میکند که معنویت نهتنها درمانگر بحرانهای اجتماعی و روانی است، بلکه میتواند شالوده تمدن مادی را تغییر داده و به ایجاد تمدن معنوی منجر شود. وی معتقد است که این فرایند با بیداری معنوی آغاز شده و با مشارکت مردم و راهبری اولیاء الهی به تحولات اجتماعی میانجامد.
مظاهری سیف در تحلیل این موضوع اظهار داشت: «معنویت، در جهان معاصر گمشدهای است که موجب شکلگیری بحرانهای متعدد روانی و اجتماعی شده است. تلقی رایج از معنویت، آن را صرفاً بهعنوان راهکاری برای درمان این دردها مطرح میکند، اما واقعیت این است که معنویت فراتر از درمان، نقش اساسی در تحول تمدنی دارد.»
وی ادامه داد: «مطالعات قرآنی نشان میدهند که تمدن معنوی بر پایه ‘حیات طیبه’ بنا شده است، در حالی که تمدن مادی، به الگویی موسوم به ‘حیات دنیا’ وابسته است. حیات دنیا، انسان را به مرحلهای از رنج درونی میرساند که سرآغاز بیداری معنوی خواهد بود.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «تحول معنوی، راه رهایی را پیش روی انسان قرار میدهد. افراد، برای تکمیل و تثبیت این تحول، وارد شبکهای از روابط روحی شده و از طریق آن، به خلق تغییرات اجتماعی میپردازند.»
وی افزود: «در این فرایند، اولیاء الهی بهعنوان راهبران مسیر معنویت نقش کلیدی دارند، اما تحقق تمدن معنوی نیازمند مشارکت مؤثر مردم است. تنها از طریق تعامل و همکاری همگانی، میتوان گذار از حیات دنیا به حیات طیبه را تسریع کرد.»
مظاهری سیف در پایان تصریح کرد: «این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل مضمون و بررسی آیات قرآنی، فرایندهای انتقال از تمدن غیرمعنوی به تمدن معنوی را توصیف کرده است. یافتهها تأکید دارند که تحول تمدنی تنها با پذیرش معنویت و تغییر نگرشهای اجتماعی امکانپذیر خواهد بود.»
مداخلات و مراقبات سلامت معنوی در نظام پیشرفت اسلامی ایرانی
مسعود آذربایجانی، استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و رئیس اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی مفهوم سلامت معنوی، بیان میکند که این مقوله در کنار ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی، یکی از ارکان اساسی بهداشت انسان است. وی معتقد است که رشد سلامت معنوی در آموزش، پژوهش و خدمات سلامت کشور، نیازمند سیاستگذاری و اجرای مداخلات چندلایهای در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی است.
آذربایجانی در تحلیل این موضوع اظهار داشت: «سلامت معنوی، فراتر از یک تجربه فردی، دربرگیرنده مجموعهای از نیروهای بینشی، گرایشی و کنشی است که انسان را به سوی خداوند سوق میدهد. این فرایند بر اساس سه اصل تزکیه، حیات طیبه و تقوا حاصل میشود و عالیترین مرتبه آن، نیل به قلب سلیم است.»
وی ادامه داد: «بر اساس تدبیر ۳۳ سند نهایی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سلامت معنوی باید در تمام ابعاد زندگی اجتماعی توسعه یابد. این امر نیازمند سیاستگذاری جامع و اجرای مداخلات معنوی در نظام آموزشی، سلامت عمومی و نهادهای اجتماعی کشور است.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «مداخلات سلامت معنوی، بر اساس استعاره سلامت، به سه بخش پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه تقسیم میشود. این مداخلات، در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی، از طریق نهادهای مختلفی مانند آموزشوپرورش، دانشگاهها، رسانههای جمعی، حوزههای علمیه، مساجد، هیئتها و نهادهای مردمی اجرا خواهد شد.»
وی افزود: «در سطح کلان، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی با سیاستگذاری و قانونگذاری مناسب، زمینههای کلی برای رشد سلامت معنوی را فراهم میکنند. علاوه بر آن، بهرهگیری از رویکرد روانشناسی جامعهنگر نیز میتواند به تقویت این مسیر کمک کند.»
آذربایجانی در پایان تصریح کرد: «این پژوهش، ضمن تحلیل راهکارهای عملی، نشان میدهد که توسعه سلامت معنوی، علاوه بر ارتقای کیفیت زندگی، نقشی کلیدی در تقویت ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کشور دارد. هماهنگی میان نهادهای مختلف، میتواند مسیر دستیابی به این هدف را تسهیل کند.»
معنویت مبتنی بر روانشناسی اشراق؛ تعامل نور و تحول روانی
باقر غباری بناب، استاد دانشگاه تهران و عضو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با بررسی معنویت اسلامی از منظر روانشناسی اشراقی، بیان میکند که این دیدگاه حاصل تفکرات حکمای هندی، پارسی، چینی و مصری است و شیخ سهروردی جان تازهای به آن بخشیده است. وی معتقد است که فرآیندهای روانی انسان دائماً تحت تأثیر تعامل انوار آفاقی و انفسی قرار گرفته و موجب تحول در دانش و بینش فرد میشود.
غباری بناب در بررسی این موضوع اظهار داشت: «روانشناسی اشراق مبتنی بر رابطه درونی انسانها با انوار آفاقی و انفسی است. این تعامل، علاوه بر ایجاد ارتباط میان نفس انسانی و نفس جهانی، در تغییر و تکامل روانی افراد نقش دارد.»
وی ادامه داد: «در این دیدگاه، نور و اشراق بهعنوان نیروهایی تعریف میشوند که موجب تحول فرد در سطوح مختلف میشوند. انوار سطح بالا، انوار پایین را جذب کرده و به رشد و تعالی آنها کمک میکنند، در حالی که انوار پایین، ارادت و پذیرش خود را نسبت به انوار بالا نشان میدهند.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «در مقاله حاضر، ابتدا فلسفه اشراق سهروردی معرفی شده، سپس کاربرد این دیدگاه در روانشناسی و معنویت بررسی شده است. تحول روانی انسان، بر اساس تعامل مستمر با نور، توضیح داده شده و نقش معنویت در هدایت این تحول تشریح شده است.»
وی افزود: «یکپارچگی ماده و معنا، که نشانگر انسجام یافتگی و اصل توحید است، از نکات کلیدی این پژوهش محسوب میشود. همچنین، اهمیت دانش و بینش برای تشخیص نور از ظلمت و جهنم از بهشت مورد تأکید قرار گرفته است.»
غباری بناب در پایان تصریح کرد: «این پژوهش با روش پدیدارشناختی (هرمنوتیکی) انجام شده و هدف آن، ارائه الگویی نظری برای تعریف، توصیف و تبیین معنویت است. در نهایت، معنویت بر اخلاص در عمل و اعتماد به خداوند تأکید دارد که بهعنوان محور اصلی تحول معنوی شناخته میشود.»