رئيس انديشكده
دکتر حسین سالار آملی
- دکترای شیمی تجزیه از دانشگاه سالفورد و فوق دکتری از دانشگاه لندن
- قائم مقام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران در امور بینالملل تا سال 1401
- استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیر کبیر
- رایزن علمی و سرپرست دانشجویان در انگلستان و ایرلند، 1371 - 1376
- مدیر کل امور دانش آموختگان وزارت علوم 1386 - 1389
- معاون سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
- دبیری جشنواره بینالمللی خوارزمی به مدت 5 سال
- معاونت فناوری و نوآوری معاونت علمی ریاست جمهوری، 1386 - 1392
- نماینده ایران در مرکز منطقهای انتقال فناوری در آسیا و اقیانوسیه
سرپرست دبیرخانه انديشكده
دکتر حجت اله حاجی حسینی
اعضای اندیشکده
ردیف |
نام و نام خانوادگی |
1 | جناب آقای دکتر حسین سالارآملی |
2 |
جناب آقای دکتر هادی اکبرزاده |
3 |
جناب آقای دکتر محمدهادی زاهدی وفا |
4 |
جناب آقای دکتر حمیدرضا ربیعی |
5 |
جناب آقای دکتر سید ستار هاشمی |
6 |
جناب آقای دکتر عباس حاجی آخوندی |
7 |
جناب آقای دکتر مسعود شفیعی |
8 |
جناب آقای دکتر محسن قرنقلی |
9 |
جناب آقای دکتر ارژنگ جوادی |
10 |
جناب آقای دکتر حجت الله حاجی حسینی |
11 |
جناب آقای دکتر سید سپهر قاضی نوری |
12 |
جناب آقای دکتر سیدکمال طبائیان |
13 |
جناب آقای دکتر عبدالحسین شاهوردی |
تعریف عنوان اندیشکده
نوآوری با تغییرات گسترده اجتماعی، اقتصادی و علمی همراه است. جوزف شوپیتر از اولین نظریهپردازان نوآوری و کاوش در تغییرات بزرگ از طریق علم اقتصاد بود. عبارت "تخریب خلاق" که برای اولین بار توسط مارکس به کار برده شد، بعدها توسط شومپیتر در جهت توصیف این که چگونه خلق سبکهای جدید تولید، سبکهای موجودکه خود نتیجه نوآوریهای گذشته بودهاند را تخریب میکند، توسعه داد. بر این اساس در طول زمان میتوان نوآوری را به عنوان موجی از تغییرات مشاهده کرد. شومپیتر رقابتهای فناورانه را به عنوان راهی برای درک توسعه اقتصادی میديد. در حال حاضر نوآوری به طور گسترده به وسیله دولتها، شرکتها و سازمانهای بین المللی به عنوان مکانیسمی که از طریق آن عملکرد اقتصادی میتواند بهبود و حتی تغییر پیدا کند و پیشرفتهای اجتماعی به دست آید، تعریف شده است. از نوآوري تعاريف مختلفي ارائه شده و هر كدام از نويسندگان بزرگ با تأكيد برجنبه خاصي، آن را تعريف کردهاند. البته در همه آنها يك موضوع مشترك است و آن اين كه نوآوري در واقع بازاريکردن و قابل استفاده كردن يك ايده و طرح جديد است. بر اين اساس يك تعريف عمومي كه از نوآوري ميتوان به دست آورد اين است كه نوآوري فرآيند معرفي يك اختراع، يك ايده يا كاربرد جديد و تبديل آن براي استفاده عمومي است.از نظر پيتر دراكر"نوآوري ابزاري است كه كارآفرين با آن ثروتي تازه ميآفريند، منابع توليد ايجاد ميكند، يا به منابع موجود موهبت ثروتآفريني ميبخشد". دراكر، به نوآوري از جنبه كارآفريني آن و ايجاد يك سرمايه و ثروت جديد نگاه ميكند و در تعريف خود، نقش كارآفرين را برجسته مينمايد و در واقع كارآفرين را عامل تبديل يك ايده و دانش جديد به ثروت و سرمايهاي جديد ميداند.كنتر، تعريف ديگري از نوآوري به دست ميدهد. او "نوآوري را فرآيند گردآوري هر نوع ايده جديد و مفيد براي حل مسأله و شامل شكلگرفتن ايده، پذيرش و اجراي ايدههاي جديد در فرآيند، محصولات و خدمات ميداند." در اين تعريف به وضوح ديده ميشود كه كنتر به نوآوري از ديده حل مسأله يعني شناخت مشكلات و ارائه ايدههاي جديد براي حل آنها نگاه ميكند. ون دوون، نوآوري را "توسعه و اجراي ايدههاي جديد توسط افرادي ميداند كه در يك زمينه نهادي با هم در ارتباط متقابل هستند" و بر اين عقيده است كه يك ايده جديد ممكن است از نظر افراد درگير در آن جديد تلقي شود، اگر چه در جاي ديگري مورد استفاده قرار گرفته باشد.
كويين، نوآوري را "اولين تحويل و تبديل يك ايده به عمل در يك فرهنگ"[1] معرفي ميكند. پس براساس دو تعريف اخير ميتوان گفت كه حتي اگر در يك فرهنگ و يا در مجموعهاي از افراد كه يك نهاد را تشکیل ميدهند يك ايده تکراری براي اولين بار تبديل به عمل گردد، نوآوري اتفاق افتاده است. نوآوری در تعریفي دیگر "ارائه ايده جديد و مفيد به بازار و به كار بردن ايده جديد در سازمان براي توليد ارزانتر و بهتر محصولات و يا كسب مؤثرتر مشتريان و يا استفاده موفقيتآميز تجاري از اختراع است". سازمان همکاریهاي اقتصادی و توسعه، تعریف نسبتاً گستردهتری از نوآوری به صورت زیر ارائه کرده است: "ارائه محصولی جدید یا بهبود قابل توجه در محصول (یک کالای فیزیکی یا خدمت)، فرایند، یک روش جدید بازاریابی، یا یک روش جدید سازمانی در شیوههای کسب و کار، سازمان محل کار، یا روابط خارجی". كه اين تعريف بر اساس کتابچه راهنمای اسلو در سال 2005، هنوز هم معتبر و مناسب است.پائل تروت، بعدی دیگر به نوآوری ميافزايد و نوآوری را فرآیند مدیریت یکپارچه خلق ایده ، توسعه فناوري، بکارگیری دانش و بهرهبرداری تجاری در جهت خلق محصولی جدید یا بهبود یافته، فرآیند، خدمات یا تغییرات سازمانی تعریف میکند. البته بیش از 60 تعریف از نوآوری در رشتهها و پارادایم های مختلف از جمله مدیریت و کسب و کار، اقتصاد، مطالعات سازمانی، کارآفرینی، تکنولوژی، علوم و مهندسی، مدیریت دانش و بازاریابی وجود دارد و این تعاریف در طول زمان تغییر می کند.
تعریف قلمروی موضوعی اندیشکده
اقتصاددانان بر این باورند که نوآوری نه در کنار یا بخشی از اقتصاد یک کشور، بلکه مفهوم اصلی آن، در اقتصاد، به ویژه اقتصادهای مبتنی بر دانش، ظهور پیدا می کند. ضمن آن که، صاحب نظران حوزه علم اقتصاد و توسعه، پیشرفت و نوآوری را به معنای تجاری سازی و رقابت پذیری یک ایده نو بیان می کنند و آن را مختص فناوری های مدرن High-Tech نمی دانند؛ به عبارت دیگر، نوآوری به صورت ماهوی از قدرت و قابلیتی برخوردار است که هم در ساختار فناوری های متوسط Medium-Tech و هم در ساختار فناوری های پایین Low-Tech تأثیرگذار باشد. نوآوری فرآیندی است با برخورداری از قدرت نفوذ، جذب و سرعت بالا در ایجاد تغییر و تحول، به رغم هر گونه موانع ساختاری ساخته دست دولت ها، از فراز مرزهای سنتی و قانونی سیاسی کشورها عبور می کنند و از زادگاه خود در سرتاسر جهان - توسعه می یابند؛به عبارت دیگر، نوآوری پدیده ای است جهانی، اگرچه منشأ و مبدأ آن می تواند بومی و محلی باشد. نوآوری با برخورداری از ظرفیت جهانی شدن Globalization مختص رشته های فنی و یا علوم پایه نیست، بلکه حوزه هایی مانند هنر، فرهنگ، ادبیات، علوم انسانی و علوم اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نوآوری و چرخه نوآوری باید در اصل زمینه بروز و تبلور زندگی بهتر، آسایش بیشتر، انسانی فرهنگی تر و انگیزه های بروز خصلت های الهی در کالبد انسانی را فراهم آورد. در حال حاضر، مراکز بین المللی در طبقه بندی اقتصادی، کشورها را به سه گروه تقسیم می کنند: گروه اول اقتصادهای منبع محور، گروه دوم اقتصادهای کارا محور و گروه سوم اقتصادهای نوآورمحور. کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته در گروه اول، کشورهای در حال توسعه در گروه دوم و کشورهای پیشرفته و توسعه یافته در گروه سوم قرار دارند. نظام جمهوری اسلامی ایران از زمان انقلاب اسلامی در تلاش بوده که از جرگه گروه اول به جرگه گروه سوم بپیوندد، لیکن مشکلات آشکار و ایجاد موانع، چالش بزرگی برای حضور ایران در گروه های دوم و سوم ایجاد کرده است و در عین حال نباید از برخی رفتارهای فرهنگی و اجتماعی و تأثیر نظام های آموزشی، اقتصادی، اداری و اجتماعی که علاقه و انگیزه لازم را برای تأمین نیازها و ایجاد شرایط برای پیوستن به جرگه گروه های دوم و سوم، غافل بود. بنابراین، قلمرو و جولان گاه نوآوری را می توان در حوزه های زیر تعریف نمود:
شرکتها: مهمترین عناصر هر سیستم نوآوری هستند که خلق و انتشار دانش در سیستم را بر عهده دارند. شرکتها دارای ارتباطات تولیدکننده ـ مصرف کننده و همکار ـ رقیب هستند که منجر به انتشار دانش در سیستم میشوند.
نهادها: سازمانهای غیرشرکتی که دربرگیرنده دانشگاهها، مؤسسات دولتی، مؤسسات تحقیقاتی و غیره میباشند و از طریق قانونگذاری، تعاملات دانشی، ارزشها، قواعد و غیره میتوانند بر خلق، توسعه، انتقال و بهرهبرداری از فناوریها تأثیر بگذارند و نقش مهمی در سیستم بر عهده دارند.
زیرساخت دانشی: دربرگیرنده زیرساختهای سازمانی و فیزیکی مورد نیاز برای پشتیبانی از نوآوری است. سازمانهای دولتی و خصوصی میتوانند نقشهای بسیار متفاوتی در زمینه ایجاد زیرساختهای دانشی برعهده بگیرند. برخی از این زیرساختها، شامل ساختارهای حمایتی نوآوری هستند که منجر به انتشار فناوری میشوند (مانند مراکز رشد و پارک های علمی و فناوری). برخی دیگر منجر به انتشار دانش در سیستم می شوند (مانند سازمانهای دولتی انتقال فناوری و آژانسهای مشاورهای نوآوری). دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نوع دیگری از زیرساختها را نشان میدهند که درگیر خلق و ایجاد دانش و آموزش نیروی انسانی موردنیاز میباشند.
سیاست گذاریهای نوآوری منطقهای: سیاستگذاریهای نوآوری منطقهای نقشی مهم در نظام نوآوری منطقهای ایفاء میکنند و به منظور افزایش توانمندیهای یادگیری و انتشار دانش در منطقه بسیار ضروری هستند. سیاست گذاریهای نوآوری از طریق ایجاد یک چارچوب نهادی مناسب برای فرموله کردن و پیادهسازی سیاستها بر نوآوری منطقهای تأثیر میگذارند
تقسيم بنديهاي مختلفي از نوآوري به عمل آمده است. شومپيتر اقتصاددان معروف به عنوان یکی از پیشگامان این عرصه، به پنج نوع نوآوري در تعاريف خود اشاره ميكند:
معرفي يك محصول جديد و يا تغيير كيفي در محصول كنوني (نوآوری محصول)
معرفی فرآيندي كه براي يك صنعت، جديد است (نوآوری فرآیند)
ايجاد يك بازار جديد (نوآوری بازار)
توسعه و ايجاد منابع جديد عرضه مواد اوليه و ديگر وروديها (نوآوری منابع)
نوآوری در سازماندهي صنعتي (نوآوری سازمان)
تشریح حوزه کاربردی و مخاطبان
برای پیشرفت و رشد علم، فناوری و نوآوری که پایه و اساس اقتصاد دانشی را شکل میدهد بايد از چارچوبها و مدلهای شناخته شده بهرهگیری نمود كه یکی از بهترین چارچوبها برای سیاستگذاری عرصههای علم، فناوری و نوآوری بهرهگیری از رویکرد نظام ملی نوآوری است؛ كه با بهرهگيري از این الگو ميتوان جایگاه علمی و نوآوری كشور عزيزمان ايران را ارتقا ببخشیم. لذا پرداختن به نظام ملی نوآوری و ابعاد اثرگذار بر آن با در نظر گرفتن معيارها و شاخصهاي اسلامي ايراني و متناسب با شرايط کشور میتواند از مباحث اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در كارگروه چرخه نوآوري باشد که البته این مهم در سند اقتصاد مقاومتی هم مطرح و مورد توجه قرار گرفته است.بنابراین، سیاست های کلان زیر در اندیشکده چرخه نوآوری مورد توجه قرار دارد:
به منظور تحقق اهداف مورد نظر در افق در 1444 و هم برای این که بخشی از تدابیر را پوشش دهد ضرورت دارد که موضوع نوآوری کشور در چرخه جهانی نوآوری قرار بگیرد. مثالی هم از ورزش می زنند که اگر ما در چرخه جهانی مسابقات والیبال قرار نگیریم، والیبال ما رشد نخواهد کرد.
تداخل بخش های دولتی و خصوصی .بخش خصوصی و دولتی در کار هم ورود پیدا می کنند و برای این که توفیقاتی داشته باشیم ضرورت دارد که بخش خصوصی تقویت شود. بخش خصوصی باید استقلال داشته باشد، بتواند با دنیا ارتباط برقرار کند. گاهی اوقات بخش خصوصی با چالش هایی روبه رو است اما ضرورت دارد که دولت و حاکمیت حواسش به بعضی از روندها در بخش خصوصی باشد.
یک سری نهادهای موازی در کشور وجود دارد که در کار هم دخالت می کنند و مشخص نیست مسئولیت فناوری در کشور با کجا است. باز هم در جلسه با جهاد دانشگاهی در همین مورد صحبت شد. باید تکلیف این نهادهای موازی هم مشخص شود.